خر کتاب

یه چیزی تو همون مایه های خر خونه خودمون.

خر کتاب

یه چیزی تو همون مایه های خر خونه خودمون.

خر کتاب

فقط تصور کن یه زمستون سرد، یه رمان 1500 صفحه ای ، کنار شومینه با یه لیوان چایی دبش یا قهوه ی روزگاری ...
من ، خاطرات و آرزوهام یکی اند...

 بینوایان ، ترجمه محمد مجلسی ، صفحه 1679:

یکی از تبهکاران معروف پاریس از پشت به ژان والژان نزدیک می شود و قصد دارد که کیف او را بدزدد. ژان والژان در سن 60 سالگی با یک حرکت ماهرانه او را به زمین می زند و آنگاه می گوید:

... طفل بی نوای من ...! این راه که می روی به جایی نمی رسد. بیکارگی و ولگردی تو را ضایع می کند. دزدی از همه کارها سخت تر است. حرفم را باور کن. تنبلی کار سخت و عذاب آوری است. پست فطرت بودن و دزد بودن آسان نیست. با شرف بودن و با شرف زندگی کردن از آن راحتتر است. حالا که حرفهایم را شنیدی برو و به آن فکر کن... راستی از من چه می خواستی ؟! کیف پولم را ...؟! بگیر ... این کیف پول من ... بگیر و برو.

پ ن1: یاد صحبت های حاج آقا پناهیان افتادم که می گفت(نقل به مضمون) : "بروید از کسی که دنیا را می شناسد بپرسید که آیا می شود با گناه لذت برد ؟! اصلا کاری هم که به آخرت نداشته باشیم ، نظام دنیا آنگونه است که با کار خلاف نمی توان لذت برد."

حالا انگار رسیده ام به کسی که دنیا را می شناسد. حرف از عذاب جهنم نیست. ویکتور هوگو همین دنیا را می گوید. می گوید:"با شرف بودن و با شرف زندگی کردن از پست فطرت بودن و دزد بودن راحتتر است."

پ ن2: حاج آقا پناهیان رسیدم به حرفت ... دمت گرم و سرت خوش باد .

۵ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۴ ، ۰۵:۵۰
کافه چی

عنوان این مطلب برای خیلی از دهه شصتی ها آشناست ... ماجراهای کوزت و تناردیه و ژان والژان که برنامه ی کودکی شده بود محبوب. من اما خیلی کم به یادم مانده بود ، اتفاقات آن سریال را و همیشه دلم می خواست این رمان زیبا را بخوانم

تا اینکه در کتابخانه عمومی مواجه شدم با 4 جلد نفیس بینوایان، چاپ 92، با قیمت 120 هزارتومان، که من اولین امانت گیرنده اش می شدم ،  و مهم تر از همه مترجم آن : دکتر محمد مجلسی که قلم اعجاب بر انگیزشون رو در ترجمه ی ژان کریستف رومن رولان دیده بودم.

ویکتور هوگو بینوایان ژان والژان کوزت گوژپشت نوتردام

بینوایان که یکی از شاهکارهای جهان نام گرفته است و بر فکر و قلب بسیاری از مردم جهان تأثیر گذاشته است، رمانی اجتماعی است که نویسنده آن به معنای واقعی کلمه روشنفکر است و مثل روشنفکرنماهای ما نیست که با سیگاری بر گوشه لب و دو تا رمان از پائولو کوئیلو و اعتقاد به مجاز بودن همجنس بازی ادعای روشنفکری می کنند. روشنفکری که مشکلات جامعه و توده مردم را می بیند  و از برج عاج نشینی دست شسته و زندگی محرومین جامعه و انگیزه های آنها را روشن می کند ، درد جامعه را می گوید و مشعل به دست ، چراغ راهی است برای آینده فرانسه و جهان

در پست های بعدی به امید حق برخی از قسمت های این کتاب آورده می شود.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۴ ، ۱۷:۰۵
کافه چی

قسمتی از کتاب کافه پیانو ( ص 144 انتشارات چشمه). به مناسبت آستانه ی توافق ایران با 5+1:

" گفتم : نشنیدی می گن بازی برد-برد یا باخت-باخت؟

گفت: این یه جور شیره اس که بازنده می ماله سر خودش. بازی حتما یه برنده داره یه بازنده. اینا همش پرت و پلاس."

پ ن1: اصلا به دیدگاه سیاسی من ربطی نداشت :)

پ ن2: اصلا کلا ربطی به دیدگاه سیاسی کسی نداشت ... فقط یک نقل قول از یک کتاب.

۴ نظر موافقین ۳ مخالفین ۱ ۱۳ تیر ۹۴ ، ۱۸:۲۸
کافه چی

آدمی وقتی بخواهد بهینه مطالعه کند نباید در هم و بر هم از هر جایی یک کتاب بخواند (مثل الآن من که همه چیز را با هم قاطی پاطی کرده ام)

مطالعه باید موضوع واحد و سیر مشخص داشته باشد. مثلا برای مطالعه مذهبی می توان سراغ کتاب های شهید مطهری رفت و وقتی همه آثار مطالعه شد و یک دید کلی به دست آمد سراغ سایر نویسنده ها رفت.

البته این ها که گفتم برای مطالعه ای است که مفید باشد و انسان بخواهد از آن استفاده کند وگرنه مطالعه برای مطالعه مثل مطالعه رمان نیازی به چنین سیری ندارد.

الآنه من علاقمند شده ام به مطالعه تاریخ. مانده ام که چه سیری را انتخاب کنم برای مطالعه ... ویل دورانت را اول بخوانم یا بروم سراغ اثر نگاهی به تاریخ جهان که جواهر لعل نهرو آن را نوشته است و آقا آن را معرفی کرده است. خلاصه مانده ام که برای مطالعه بهینه چه کنم ...

==========

پ ن1: از پیشنهادات استقبال می شود ...

۴ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۴ ، ۱۳:۵۹
کافه چی

امروز تشییع پیکر پاک شهدای مظلوم بود ... نمی خواهم از نحوه شهادتشان بنویسم ، گفتنی ها را گفته اند

زندگی اشان را هم که بخواهید بدانید بروید کتاب نور الدین پسر ایران را بخوانید که چگونه بدون تجهیزات درست و درمان روزی 18 ساعت در زمستان و در آب صفر درجه تمرین می کردند تا برای عملیات آماده بشوند... که اکثرشان هم می دانستند شهید می شوند !!!

حال اینها به کنار ، حرفم چیز دیگری است:

تا به الآن شهدا را در دانشگاه دفن می کردیم در میادین شهر و در کوه و ... خلاصه جاهایی که به نظرمان فساد هست ، تا جوش را عوض کنند ، تا فضا را معنوی کنند ...

۱۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۶ خرداد ۹۴ ، ۱۶:۳۳
کافه چی

دفاع کردم ... تمام !

الآن دیگر ارشد دارم ... الحمدلله.

آهای بچه مایه دار !

مدرک چروک برای من ، مرسدس کروک برای تو !

مدرک

۱۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۴ ، ۱۸:۰۶
کافه چی

با خودم می گفتم حالا که چاره ای از دیدن فیلم نیست ( و واقعا چرا نیست؟! ) خوب است فیلم هایی را ببینم که ارزش دیدن داشته باشند و از آنجایی که معتبرترین سایت معرفی و نقد فیلم در جهان imdb است ، لیست صد فیلم برتر تاریخ در آن را گرفتم. خیلی از فیلم های این لیست را دیده ام. اولین فیلم در این سیاهه صدتایی رستگاری در شاوشانگ نام دارد که اگر کسی آن را ندیده باشد فکر کنم اصلا فیلمی ندیده است :)

این همه را گفتم که در مورد فیلم هجده ام این لیست بنویسم : فارست گامپ (1994)

شخصیت اصلی این فیلم یک انسان به آی کیو 75 است. به شدت دوست داشتی و به شدت اخلاقی. اولین بار نیست که می بینم هنرمندان برای گفتن حرفشان سراغ انسان های به ظاهر نیمه خل رفته اند ... چه ابله داستایوفسکی و چه درویش مصطفی در من ِ او امیرخانی. در جهانی که همه دوپاها به فکر منفعت خودشان اند و به فکر شکم و زیر شکم ... این انسان های نیمه خل باز هم ما را به یاد آدمیت می اندازند. باز هم ما را یاد عشق می اندازند...

فارست گامپ فیلم imdb  forrest gump 1994

پ ن1: امام صادق در مورد زمان خودشان می فرمایند :« اگر ابوذر و سلمان الآن زنده شوند ، همه می گویند که این دو دیوانه اند». دیگر خودتان حساب کنید این دوره زمانه چگونه است

پ ن2: حتما این فیلم را ببینید. برای اینکه فیلمی را به کسی توصیه کنم باید از شدت احساسات با دیدن آن فیلم گریه کرده باشم.

پ ن3: ای کاش روزی بشود که بتوانم کار فرهنگی در حد و اندازه های این دوستان آمریکایی مان بکنم و بکنیم.

پ ن4: چقدر بازیگر نقش اول این فیلم (تام هنکس) خوب بازی می کند ... فکر میکنم شهاب حسینی هم در حوض نقاشی نگاه زیاد به تام هنکس کرده است.

۱۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱ ۲۷ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۷:۵۹
کافه چی

به درخواست وبلاگ دست نوشته های دانشجویی صورت گرفت.

"صحبت های رائفی پور در مورد جاسوسی"

این جمله را اگر در گوگل سرچ کنید یک کلیپ 6 دقیقه ای در مورد جاسوسی دشمن از طریق موبایل آورده می شود. برای اثبات جاسوسی از طریق گوشی ها دلایلی توسط آقای رائفی پور ذکر میشود. با احترام به ایشان و تأیید جاسوسی(ولی نه به آن معنا که آقای رائفی پور می گویند) با همدیگر این کلیپ را نقد و بررسی می کنیم :

اولین جمله: چرا ایران تحریم گوشی تلفن همراه نشده است؟!

پاسخ: اولا اغلب تحریم های ایران در حوزه تکنولوژی است نه کالای مصرفی. مثلا در خط تولید فلان محصول تحریم هستیم اما در خود آن محصول نه. ثانیا آمریکا حتی کالاهایش را هم تحریم کرده. مثلا ایران در گوشی اپل هم تحریم است. پس این جمله 100% غلط.

۱۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۶:۴۸
کافه چی

من که می گویم مسخره است ... خیلی هم مسخره است !!!

مگر آدم ها تغییر نمیکنند؟! مگر بعضی هاشان از زمین تا آسمان عوض نمی شوند؟!

مسخره نیست ؟! کسی که عوض شده است بخواهد با همان آدم ها، آشنایان، نزدیکان و دوستانی بچرخد و بگردد و مأنوس باشد که قبل از عوض شدنش با آنها مأنوس بود و میگشت و میچرخید ؟!!! مسخره نیست؟!

اصن دنیا واس مسخره بازیه ... افسردگی که نگرفتم ... خود خدا گفته : وَمَا هَذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ ...

یعنی کلیش واس مسخره بازیه

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۵:۴۶
کافه چی

باید اول برای مسئولین این مملکت ( بالاخص آنها که ادعا دارند) یک دوره امام شناسی (بخوانید جگردار شناسی) بگذاریم ...

جلال آل احمد بعد از غرب زدگی به دیدن آقا روح الله می رود

خمینی جگر دارد

بعد از ملاقات اولین جمله ای که به دوستش"محمود گلابدره ای" گفته این بوده: «آی! خمینی جگر دارد این هوا!» دستش را به اندازه‌ یک هندوانه باز کرد و ادامه داد: «مصدق جگر دارد این قدر!» و اندازه‌ی یک ارزن را نشان داد.

نقل کامل خاطره در ادامه ...

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۲:۲۳
کافه چی