سنی، شیعه ... رضا امیرخانی
بعد از 2 سال و 7 ماه و بیست روز ... رضا امیرخانی وبش را به روز کرد.
یادداشت جدیدی گذاشته است به اسم گذر از پنجدری دلگیر به هشتی دلباز (بندهایی از بلوچستان) . شاید بلوچستان کتاب تازه اش باشد
خوشم می آید از آقای امیرخانی به چندین دلیل متعدد که در این مُقال نمی گنجد، اما یکیش این است که
رسالت نویسندگی اش را قشنگ انجام می دهد و رسالت نویسندگی به نظر خودش که نظر من هم شده است :
تشخیص حقایقی که از دید عامه ی مردم پنهان هستند و بیان دلنشین و مغزنشین و عقل نشین آنها برای مردم.
این دفعه در قسمت یادداشت ها ، رضا حرف های پر و پیمانی دارد. مقاله ای طولانی که اگر چه از غیبت دو سال و نیمه اش در وب ناراحتیم اما راضی امان کرد مخصوصا اینکه نوید یک کتاب تازه را می دهد.
منتظر کتابش هم هستیم اگر قرار است این یادداشت کتاب شود.
پ ن1: کسی هم که می خواهد نویسنده شود باید حرف برای زدن داشته باشد. مثل رضا که 23 کشور دنیا را رفته است و تمام شهرهای ایران را و کلی تجربه دارد و با هزاران نفر صحبت کرده است. نویسنده باید حرف برای زدن داشته باشد.
پ ن2: دوستش دارم! همین (آمار دوست داشتنی هایم دارد بالا می رود)
مزاح کردم :)