خر کتاب

یه چیزی تو همون مایه های خر خونه خودمون.

خر کتاب

یه چیزی تو همون مایه های خر خونه خودمون.

خر کتاب

فقط تصور کن یه زمستون سرد، یه رمان 1500 صفحه ای ، کنار شومینه با یه لیوان چایی دبش یا قهوه ی روزگاری ...
من ، خاطرات و آرزوهام یکی اند...

آناکارنینا

جمعه, ۲۷ شهریور ۱۳۹۴، ۰۶:۳۷ ب.ظ

یکی از رمانهای بزرگ تولستوی که همیشه در کنار جنگ و صلح قرار میگیره رمان آناکارنینا است.

آنا یک زن زیبا است که شوهری مکانیکی و بی احساس دارد. در اثر ساده گیری های روابط زن و مرد در مهمانی های اشراف و تجملات ارباب ها ، آنا، عاشق یک افسر ارتش می شود و افسر ارتش هم عاشق او و خیانت رخ می دهد. زندگی خانوادگی آنا از هم می پاشد و آنا با آن افسر که ورونسکی نام دارد به خارج فرار میکند و حتی از جامعه فاسد آن زمان هم طرد می شود.

در این رمان تولستوی نگاهی دارد به جامعه ای بی بند و بار و وقت گذرانی های بی حاصل اشراف و حقوق و دستمزد ناروای کارمندان دولت و بیکارگی آنها و بی نتیجه ماندن پیشرفت های تکنیکی به علت وارداتی بودن آنها و چندین و چند اصل اجتماعی دیگر. در خلال داستان های زیبا ، تولستوی نظرات خود و مخالفان خود را از زبان  شخصیت های داستان نقل می کند به گونه ای که خواندن نه ملال انگیز شود و نه یکسره مبتذل.

تولستوی در این رمان و در جریان این خیانت آنچنان به جزئیات تمامی عناصر داستان و تمامی شخصیت ها و واکنش آنها در برابر حوادث اجتماعی می پردازد و چنان همه چیز را در جای خودش استوار می کند که به قول رضا امیرخانی شما هر چه سازه ی این رمان را تکان دهید، هیچ شخصیتی از آن جدا نمی شود. این سازه چنان محکم استوار شده است که در برابر هر طوفان و زلزله ای مقاوم است.

شگفتی این اثر برای من در نبود تعلیق اما همچنان پابرجای ماندن جذابیت آن است. به گونه ای که در انتهای جلد اول آنا فرار می کند و دیگر داستان به نظر می آید که تمام شده است اما یک جلد دیگر اتفاق در راه است .

پ ن1: در فیلم محمد رسول الله چنین سازه ی محکمی را نمی یابید. خیلی از لوکیشن ها اضافی اند. به خیلی از شخصیت ها پرداخته نشده سازه ی این فیلم روی هواست که با دو ریشتر زلزله همه شخصیت هایش پخش و پلا می شوند.

نظرات  (۶)

چنتا نکته منم بد ندیدم بگم : 
+به قول شما فیلم سیر داستانی و فیلنامه ای نداره ..
+شما توو فیلم بازیگریه شاخصی نمیبینی ..
+اینکه از برخی عوامل خارجی استفاده کردن دلیل به وجود نداشتن همون آدما باهمون کارایی بلکه بیشتر در سینمای خودمون نیس .. بلکه شاید به این دلیل بوده که خواستن یه سری افراد مطرح تر جهانی هم دخیل کنن توو قضیه برای دیده شدن فیلم در سطح جهانی 
+من استنباطم این بود که با توجه به جوی که علیه پیامبر و اسلام پیش اومده ، بیشتر خواسته بودن مهربانیه "محمد" رو نشون بدن در صحنه های مختلف و موقعیت های خاص .. البته در این قضیه ی احساسی موفق هست فیلم .. یعنی هدف فیلم پرداختن به شفقت و مهربانی و صلح طلبی" محمد"بوده .. و توو این زمینه باید فیلمو بررسی کرد و بهش نگاه کرد .. یه وخت هم ممکنه یکی به جنگهای پیامبر بپردازه در فیلمی .. باید دید هدف فیلمساز چی بوده و چی میخواسته نشون بده .. 
+فیلم در اصطلاح یه فیلم بلک باستر محسوب میشه .. بلک باستر فیلم پر زرق و برق پرفروش رو میگن.. و واقعا یه جاهایی خیلی خیلی طراحی صحنه ها حرفه ای و پر کار بوده .. و به علاوه اینکه خیلی خیلی کیفیت تصویر فیلم عالیه .. والبته انتظار هم همین میره .. 
+شاید اگه یه غیر مسلمون فیلمو ببینه خیلی خیلی جنبه های کمی از "محمد" و شخصیتش و کاری که کرده و بوده دستش بیاد .. 
پاسخ:
اتفاقا من چند بار سعی کردم از دریچه یک غیر مسلمان به فیلم نگاه کنم و ببینم چی می فهمم.
اولا که اصلا نمی فهمم چرا فلش بک ؟! اصن شعب ابیطالب چه ربطی داره به کودکی محمد (ص) ؟! بعدتر نمی فهمم چرا نور از خونه ی کسی بالا میره؟! بعدتر نمی فهمم یه کسی چرا میره تو غار سنگ میذاره زیر پاش میره از سوراخ غار بیرونو نگاه میکنه؟! معنی اینهمه کادر بسته از دست رو هم نمی فهمم. نمی فهمم چرا محمد دایه اش رو شفا میده  اما مادرش رو نه؟! و ...
و اما بعدتر به نظر من اگر نشان دادن کودکی حضرت محمد (ص) 3 ساعت طول میشکه ، نشان دادن قضایا بعثت و پس از آن باید سه سال طول بکشه
در عین همه ی مثبت منفی هایی که راجبش میگیم .. نظر من اینه که .. این فیلم خوب یا بد .. بالاخره ماله ایرانه و و یک پروژه ی سینمایی خیلی بزرگ ایرانی و فیلمسازه ایرانیه و در سطح زیادی هم داره دیده میشه .. 

باید کمی روش غیرت داشته باشیم .. یعنی مجبوریم .. وگرنه یه چلقوز از یه کشوری که توو عمرش سینما نداشته ممکنه پاشه و یه زری در قالب سیاست و یا غیر سیاسی بزنه راجبه فیلم ایرانی .. 
کلا باید فیلم ایرانی رو دوس داشته باشیم .. و حمایت کنیم .. 
ما خوب یا بد .. طنز یا لهو .. قوی یا ضعیف .. بالخره سینما داریم .. و اینو نباید ول کنیم .. 

پاسخ:
قطعا/ ما هم افتخار داریم به داشته هامون. این نکاتی هم که میگیم نه بخاطر حمایت نکردنه بلکه به خاطر اینه که بدونیم با هر فیلمی یا کتابی یا قضیه ای با خودمون چند چندیم
+ کلا کی بود ع من نظر پرسید ؟ :))))
پاسخ:
شما آقاییییییید :)))
من فقط داستانشو شنیدم، و وقتی فهمیدم جریان از چه قراره اصلاً دیگه رغبتی به خوندنش نیافتم! از داستانای خیانت بدم میاد...
پاسخ:
درسته که بستر اصلی داستان بر خیانت بنا شده ولی من خوندن این اثر رو به شدت توصیه می کنم چون خیلی از آسیب ها رو موشکافی میکنه و چشم انسان رو به روی وقایع باز. البته ارزش ادبی این اثر که جایگاه خودشو داره
۰۴ مهر ۹۴ ، ۲۳:۴۷ صحبتِ جانانه
جالب بود
پاسخ:
بله
۰۷ مهر ۹۴ ، ۱۲:۳۲ بهارنارنج
من هنوزم هوس دوباره خوندن این کتاب رو دارم خیلی جذاب بود واسم:)
آنا وارد یه بازی شده بود که دو سر باخت بود متاسفانه
همون اول داستان که اون مرد خودش رو انداخت زیر قطار(یا اتفاقی رفات زیر قطار یادم نیست!) و آنا خیلی حالش بد شد حدس زدم که پایان کتاب هم به همچین صحنه دلخراشی برسه اما باعث نشد بیخیال خوندنش بشم

فقط از اون قسمت هایی که در مورد کشاورزی و اینطور چیزا بود اصلا خوشم نیومد حوصلمو سر برده بود!

دوس دارم فیلمشو هم ببینم:)
پاسخ:
و سئوالی که مدام جلو چشمانم بود : چرا آنا وارد این بازی شد؟!
اتفاقا من از بخش کشاورزی اش خوشم اومد
و فوق العاده عاشق لوین شدم ، این مرد زحمتکشه نیمه دیوانه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی