خر کتاب

یه چیزی تو همون مایه های خر خونه خودمون.

خر کتاب

یه چیزی تو همون مایه های خر خونه خودمون.

خر کتاب

فقط تصور کن یه زمستون سرد، یه رمان 1500 صفحه ای ، کنار شومینه با یه لیوان چایی دبش یا قهوه ی روزگاری ...
من ، خاطرات و آرزوهام یکی اند...

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دنیا» ثبت شده است

من که می گویم مسخره است ... خیلی هم مسخره است !!!

مگر آدم ها تغییر نمیکنند؟! مگر بعضی هاشان از زمین تا آسمان عوض نمی شوند؟!

مسخره نیست ؟! کسی که عوض شده است بخواهد با همان آدم ها، آشنایان، نزدیکان و دوستانی بچرخد و بگردد و مأنوس باشد که قبل از عوض شدنش با آنها مأنوس بود و میگشت و میچرخید ؟!!! مسخره نیست؟!

اصن دنیا واس مسخره بازیه ... افسردگی که نگرفتم ... خود خدا گفته : وَمَا هَذِهِ الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ ...

یعنی کلیش واس مسخره بازیه

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۵:۴۶
کافه چی

تازه داری دنیا رو میشناسی ، تازه همه چیز برایت مهیا که می شود، اول کار که هستی ... همه چیز می ریزد به هم !

امروز مهمانی داشتیم. از هیچ چیز زندگی اش راضی نبود، خودش می گفت. نه شغلش را دوست داشت و نه شرایط زندگی شخصی و خانوادگی اش را.

خیلی ها می گویند : چه زود دیر می شود.

اما من می گویم، دیر و زود ندارد، دنیا همین است. خدا همین است. می گردد آرزوهایت را پیدا می کند، دوست داشتنی هایت را پیدا می کند، همانها را از تو می گیرد.

این حال و هوا را که یافتم، یاد مناجات های اسطوره ام افتادم، شهید عجیب، مصطفی چمران:«"هر گاه دلم رفت تا محبت کسی را به دل بگیرد، تو او را خراب کردی، خدایا، به هر که و به هرچه دل بستم، تو دلم را شکستی، عشق هر کسی را که به دل گرفتم، تو قرار از من گرفتی...

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۴ ، ۱۴:۰۲
کافه چی