خر کتاب

یه چیزی تو همون مایه های خر خونه خودمون.

خر کتاب

یه چیزی تو همون مایه های خر خونه خودمون.

خر کتاب

فقط تصور کن یه زمستون سرد، یه رمان 1500 صفحه ای ، کنار شومینه با یه لیوان چایی دبش یا قهوه ی روزگاری ...
من ، خاطرات و آرزوهام یکی اند...

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رنج» ثبت شده است

دو چیز تلخ نباشد به درد نمی خورد ...

یکیش قهوه است، دومیش زندگی

======

پ ن1: تلخ واژه ی غریبی است، مثل رنج، مثل درد. دوستشان نداریم !! غافل از اینکه:« لَقَد خَلَقنَا الإنسان فی کَبَد»

۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۴ ، ۱۷:۵۶
کافه چی