عنوان این مطلب برای خیلی از دهه شصتی ها آشناست ... ماجراهای کوزت و تناردیه و ژان والژان که برنامه ی کودکی شده بود محبوب. من اما خیلی کم به یادم مانده بود ، اتفاقات آن سریال را و همیشه دلم می خواست این رمان زیبا را بخوانم
تا اینکه در کتابخانه عمومی مواجه شدم با 4 جلد نفیس بینوایان، چاپ 92، با قیمت 120 هزارتومان، که من اولین امانت گیرنده اش می شدم ، و مهم تر از همه مترجم آن : دکتر محمد مجلسی که قلم اعجاب بر انگیزشون رو در ترجمه ی ژان کریستف رومن رولان دیده بودم.
بینوایان که یکی از شاهکارهای جهان نام گرفته است و بر فکر و قلب بسیاری از مردم جهان تأثیر گذاشته است، رمانی اجتماعی است که نویسنده آن به معنای واقعی کلمه روشنفکر است و مثل روشنفکرنماهای ما نیست که با سیگاری بر گوشه لب و دو تا رمان از پائولو کوئیلو و اعتقاد به مجاز بودن همجنس بازی ادعای روشنفکری می کنند. روشنفکری که مشکلات جامعه و توده مردم را می بیند و از برج عاج نشینی دست شسته و زندگی محرومین جامعه و انگیزه های آنها را روشن می کند ، درد جامعه را می گوید و مشعل به دست ، چراغ راهی است برای آینده فرانسه و جهان
در پست های بعدی به امید حق برخی از قسمت های این کتاب آورده می شود.